سلام مجيد جان
خدا پدر و مادر مهربانت را بيامرزد.امشب که سري به وبلاگ هاي همشريان عزيز زدم باورم نميشد که چنين کار زيبا ي از شما راشاهد باشم ،باعث خوشحاليم شد .مجيد جان ياد ايامي بخير يادد اون زمانها که با امراله و بچه هاي ديگر به شب پا ميرفتيم و هندوانه مي خورديم . واقعا به اندک چيزها چقدر خوش بوديم . درسته که اسباب آسايش امروز را نداشتيم ولي چه زيبا ارامش داشتيم .به اقا کوروش و ساير برو بچه ها هم سلام ويِژه برسان.