• وبلاگ : درازنو
  • يادداشت : باز باران
  • نظرات : 16 خصوصي ، 40 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    + رقيه 

    سلام به برادر گلتر از گلم

    ممنون که اين خواهر کوچيکتون رو از ياد نميبري..هرجا هستين دنيا به کامتان باشد


    نگاهي مانده در گلدان خالي ؛ کنار آرزوهاي خيالي

    سکوتي يخ زده در جان ديوار ؛ بهاري گم شده در خواب قالي

    ميان آينه دلتنگ بودم ؛ نگاهي ساده و بي رنگ بودم

    گرفته ، ساکتو غمگين و خاموش ؛ شبيه تکه اي از سنگ بودم

    کسي در من سکوتم را ورق زد ؛ کسي آهوي قلبم را صدا زد

    کسي آمد به شهر خواب هايم؛ مرا از آن ور دنيا صدا زد

    ومن آهنگ پايش را شنيدم؛ ومن موج صدايش راشنيدم

    ومن از چشم هاي ساکت او ؛ هياهوي نگاهش را شنيدم

    صدايي مهربان نام مرا گفت؛ ندائي گفت برخيزم دوباره

    ومن جاري شدم تا دستهايش ؛ ومن برخاستم با يک شاره

    کنار آرزوهايم قدم زد؛ مرا با خود به قلب قصه ها برد

    مرا از سايه هاي شب جدا کرد ؛ مرا تا برکه نور وصدا برد

    ومن پرواز کردم در نگاهش ؛ کتاب چشم او را دوره کردم

    ميان آن نگاه آسماني ؛ دوباره سبز شد چشمان زردم

    مرسي از حضور هميشگيت


    ---••*´NAZANIN`*••--- وقتي تو رفتي---••*´NAZANIN`*••---

    تو رفتي و من هر روز به ياد تو هستم

    [گل] .?.•"´[گل]¤¯`°•.¸ **¤>فرياد عشق »¤** ¸.•°´¯¤[گل] .?.•"´[گل]

    .?.•"´[گل]

    [گل]ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ســــــــــلام خوبي؟[گل]

    [گل]ــــــــــــــــــ وبــــلاگ فريـــــاد عشـــــــق بـــه روز شـــــد[گل]

    [گل]ــــــــــــــــــــــــــــ منتــــظر حضــــور پـــرمهرتــــم[گل]

    [گل] .?.•"´[گل]¤¯`°•.¸ **¤>فرياد عشق »¤** ¸.•°´¯¤[گل] .?.•"´[گل]

    .?.•"´[گل]

    سلام داداش مجيد

    حالتون كه خوبه ؟ پس خدارو شكر

    اين اعياد قشنگ رو به شما و خانواده عزيزت تبريك ميگم و اميدوارم بهترين ها رو تو اين شبها از خداوند عيدي بگيرين.عيدت مباررررررك

    + حميدمشهدي 

    سلام داداش

    خوش بگذره تنها تنها ميري كوه

    سلام برسون

    + رقيه 

    سلام

    خوبين؟؟؟خدمت دادش عزيزمون بگم عکساتون اصلا تابحال برام باز نشده حالاچرا؟؟؟؟؟شما بايد جواب بدين


    تو اکنون شهر علم و اجتهادي ، تو رب النوع شمشير و جهادي ، تو خورشيدي شدي در گوشه غار ، بر نور تو شد خورشيد و مه تار ، بتاب و روشني بخش جهان باش ، مهين پيغمبر آخر زمان باش . عيد پيامبري رسول خدا مبارک .

    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

    به امر رب خود لبيک گوييم ، به همراه ملائک جمله گوييم ، سلام و رحمت حق بر محمد ، اللهم صل علي محمد .

    [گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]


    ---••*´NAZANIN`*••--- بيا و با من بمان---••*´NAZANIN`*••---

    بيا تا باور کنم کنارمي.

    [گل] .?.•"´[گل]¤¯`°•.¸ **¤>فرياد عشق »¤** ¸.•°´¯¤[گل] .?.•"´[گل]
    .?.•"´[گل]

    [گل]ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ســــــــــلام خوبي؟[گل]

    [گل]ــــــــــــــــــ وبــــلاگ فريـــــاد عشـــــــق بـــه روز شـــــد[گل]

    [گل]ــــــــــــــــــــــــــــ منتــــظر حضــــور پـــرمهرتــــم[گل]


    [گل] .?.•"´[گل]¤¯`°•.¸ **¤>فرياد عشق »¤** ¸.•°´¯¤[گل] .?.•"´[گل]
    .?.•"´[گل]

    بازم سلام مجيد جان..

    اولا يه گلايه دارم و اونم اينه که هميشه وبت خيلي دير لود ميشه.. مخصوصا عکسهاتون که فکر ميکنم حجمشون زياده. کاش حجمشونو کم کنيد و بعد در وب قرار بديد.

    دوما مکاني که رفتيد فوق العاده قشنگه و لذت بخش... ا ون مه در بين جنگل واقعا دلنشينه. انشالله هميشه بهتون خوش بگذره. عکسهاتون از ديد عکاسي خيلي قشنگ و حرفه ايه.

    موفق و مويد باشي عزيز.



    اگر تنهاترين تنهاها شوم باز خدا هست.او جانشين همه نداشتن هاست.نفرين و آفرين ها
    بي ثمر است.اگر تمامي خلق گرگ هاي هار شوند و از آسمان هول و کينه بر سرم بارد تو
    تنهاي مهربان و جاويد و آسيب ناپذير من هستي.اي پناهگاه ابدي !
    تو ميتواني جانشين همه بي پناهي ها شوي.


    [گل][گل][گل][گل][گل][گل]

    سلام دوست عزيز.. آپم .

    [گل][گل][گل][گل][گل][گل]


    سلام . به به . خوش به حالتون . معلومه کلي خوش گذشته .

    ايشالا هميشه شاد و سالم باشيد


    سلام داداش مجيد خوبي؟

    مثل هميشه عكسات محشره داداشم. من چند وقته به خاطر امتحانات دور موندم شما جاي ما رو خالي كن

    + رقيه 

    يکي از روزهايي ، که زمين تب دار و سوزان بود
    و صحرا در عطش مي سوخت ، تمام غنچه ها تشنه
    و من بي تاب و خشکيده ، تنم در آتشي مي سوخت
    ز ره آمد يکي خسته ، به پايش خار بنشسته[گل]

    و عشق از چهره اش پيداي پيدا بود
    ز آنچه زير لب مي گفت : شنيدم ، سخت شيدا بود
    نمي دانم چه بيماري به جان دلبرش
    افتاده بود ، اما طبيبان گفته بودندش[گل]

    اگر يک شاخه گل آرد ، ازآن نوعي که من بودم
    بگيرند ريشه اش را ، بسوزانند
    شود مرهم براي دلبرش ، آندم شفا يابد
    چنانچه با خودش مي گفت ، بسي کوه و بيابان را[گل]

    بسي صحراي سوزان را ، به دنبال گلش بوده
    و يک دم هم نياسوده ، که افتاد چشم او ناگه به روي من
    بدون لحظه اي ترديد ، شتابان شد به سوي من [گل]

    به آساني مرا با ريشه از خاکم جدا کرد و
    به ره افتاد و او مي رفت ، و من در دست او بودم
    و او هرلحظه سر را رو به بالاها
    شکر مي کرد ، پس از چندي[گل]

    هوا چون کوره آتش ، زمين مي سوخت
    و ديگر داشت در دستش تمام ريشه ام مي سوخت
    به لب هايي که تاول داشت گفت : چه بايد کرد؟[گل]

    در اين صحرا که آبي نيست
    به جانم ، هيچ تابي نيست
    اگر گل ريشه اش سوزد که واي بر من
    براي دلبرم ، هرگز دوايي نيست [گل]

    واز اين گل که جايي نيست ، خودش هم تشنه بود اما
    نمي فهميد حالش را ، چنان مي رفت و
    من در دست او بودم ، و حالا من تمام هست او بودم[گل]

    دلم مي سوخت ، اما راه پايان کو ؟
    نه حتي آب ، نسيمي در بيابان کو ؟[گل]

    و ديگر داشت در دستش تمام جان من مي سوخت
    که ناگه روي زانوهاي خود خم شد ، دگر از صبر او کم شد
    دلش لبريز ماتم شد ، کمي انديشه کرد ، آنگه[گل]

    مرا در گوشه اي از آن بيابان کاشت
    نشست و سينه را با سنگ خارايي
    زهم بشکافت ، زهم بشکافت[گل]

    اما ! آه صداي قلب او گويي جهان را زيرو رو مي کرد
    زمين و آسمان را پشت و رو مي کرد
    و هر چيزي که هرجا بود ، با غم رو به رو مي کرد[گل]

    نمي دانم چه مي گويم ؟ به جاي آب ، خونش را
    به من مي داد و بر لب هاي او فرياد
    بمان اي گل ، که تو تاج سرم هستي
    دواي دلبرم هستي ، بمان اي گل[گل]

    و من ماندم نشان عشق و شيدايي
    و با اين رنگ و زيبايي
    و نام من شقايق شد
    گل هميشه عاشق شد[گل]

    سلام داداش.

    داداش ميشه بگي کومه دقيقا کجا ميشه؟

     <      1   2   3      >